|
تنهـــــایی نام دیگر پاییــــــــــز است هر چه عمیق تـــــــــر برگریزان خاطره هــــــایت بیشتـــــــــــر …! [ پنج شنبه 30 آبان 1392
] [ 23:30 ] [ رضاخطر ] خبر از من داری؟… [ پنج شنبه 30 آبان 1392
] [ 23:29 ] [ رضاخطر ] تاریخ : [ پنج شنبه 30 آبان 1392
] [ 23:28 ] [ رضاخطر ]
[ پنج شنبه 30 آبان 1392
] [ 19:34 ] [ رضاخطر ] من خاطرت را می خواستم …نه خاطره ات را ...
[ چهار شنبه 28 آبان 1392
] [ 23:44 ] [ رضاخطر ] [ سه شنبه 28 آبان 1392
] [ 23:43 ] [ رضاخطر ] عادت کرده ام
کوتاه بنویسم کوتاه بخونم کوتاه حرف بزنم کوتاه نفس بکشم تازگی ها دارم عادت می کنم کوتاه زندگی می کنم یا شاید کوتاه بمیرم نمی دانم فقط عادت … [ سه شنبه 28 آبان 1392
] [ 23:41 ] [ رضاخطر ] دلم آسمان “جمعه” است ، می گیرد و نمی بارد !
[ سه شنبه 28 آبان 1392
] [ 23:41 ] [ رضاخطر ] من نباشم شاید دورت شلوغ باشه
ولی پشتت خالیه
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:59 ] [ رضاخطر ] آهای غریبه ... خواستم بگم این آرزو هایی که بهش رسیدی مال من بود [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:58 ] [ رضاخطر ] گاهی گذشت میکنم و گاهی گذر
و ای کاش بدانی فرق این دو را
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:58 ] [ رضاخطر ]
این هم از یک عمر مستی کردنم سالها شبنم پرستی کردنم...... ای دلم زهر جدایی را بخور چوب عمری بی وفایی را بخور... ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت.... خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت... من که گفتم این بهار افسردنیست.. من که گفتم این پرستو رفتنی ایست....
آه عجب کاری به دستم داد دل هم شکستو هم شکستم داد دل..!! [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:54 ] [ رضاخطر ]
من مرد شدم که دلم فقط جای یک نفرو داشته باشه. [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:47 ] [ رضاخطر ]
من خیلی دلم تنگ شده
اما دلتنگی من برای ادمهای این دنیا نیست .
حوصله ام خیلی خیلی سر رفته
اما نه برای رفتن به پارك یا جاهای دیدنی كه در این دنیاست من خسته ام خیلی خسته ام
می خواهم استراحت كنم اما نه در این دنیا
می خواهم از این دنیا بیرون بروم
می خواهم مهمان نا خوانده ای خارج از این دنیا باشم. لباس آخرت متری چند؟ خدا؟
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:46 ] [ رضاخطر ] معلم پسرک را صدا زد
تا انشایش را با موضوع « علم بهتر است یاثروت » را بخواند ... پسرک با صدای لرزان گفت ننوشته ام ! معلم با خط کش چوبی پسرک را تنبیه کرد و او را پایین کلاس پا در هوا نگه داشت پسرک در حالی که دستهای قرمزو باد کرده اش را به هم می مالید زیر لب گفت: آری ثروت بهتر است چون اگر داشتم دفتری میخریدم و انشایم را می نوشتم ... [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:45 ] [ رضاخطر ] [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:39 ] [ رضاخطر ]
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:38 ] [ رضاخطر ] [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:37 ] [ رضاخطر ] گذاشتــم به دارم بکشنــد!
بــی گنــاه بـــودم اما....
حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم...! [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:37 ] [ رضاخطر ]
می خوام به سردی شب هام بخندم . . . می خوام به پوچی فردام بخندم . . . وقتی می بینمت با دیگرونی . . . تو اوج گریه هام می خوام بخندم . . . می خوام داد بزنم تنهای تنهام . . . می خوام وقتی میگم تنهام بخندم . . [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:34 ] [ رضاخطر ] شرم دارم به مادرم بگویم: آن که بخاطرش قلبت راشکستم... خیانت کرد و تنهایم گذاشت....
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:33 ] [ رضاخطر ] به حــرمــت بیکسیم هیسسس عشقم تو بغل دشمنم خوابش برده [ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:27 ] [ رضاخطر ]
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:26 ] [ رضاخطر ] زندگیـــــ
کوتـــاهتر از آنــ اســتــ کهــ بهــ خصومتـــ بگــذرد
و قلبــــــها گرامیتــــر از آن هستنـــــد کهـــ بشــــکنند
لبـــــــــخــــند بزنید و زیبا زندگی کنید
فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم....
[ دو شنبه 27 آبان 1392
] [ 15:25 ] [ رضاخطر ]
امشب مثل هر شب نبود آسمان چشمانم به جای ستاره پر شد از قطره های باران وبر بام دلم بارید .امشب آسمان نگاهم رعد و برقی داشت که درختان قلبم را به آتش کشید. نمیدانم چرا وجودم را یکباره طوفانی در بر گرفت وسوز سرما مهمان خانه قلبم شد. امشب یک نفربا گامهای خیسش وپالتوی بارانیش افکار ورویاهایم را نمناک کرد کسی بود که با خودش یک سبد تنهایی برایم اورد و... [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:29 ] [ رضاخطر ]
ببخشم کسانی را که هر چه خواستند با من با دلم با احساسم کردند ؟؟
ومرا در دوردست خودم تنها گذاردند ! و من امروز به پایان خودم نزدیکم... پروردگارا به من بیاموز در این فر صت حیاتم آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:25 ] [ رضاخطر ] من ماندم و ۱۶ جلد لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش مترادف “دلتنگی” نمیشود… کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!! درد دارد… [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:20 ] [ رضاخطر ] [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:20 ] [ رضاخطر ]
اگر تمام عمر را هم در زندان غم و تنهایی اسیر باشی، کسی برای نجاتت نخواهد آمد از زندانی که خود ساخته ای، بیرون بیا طعم زندگی را احساس کن و از آن لذت ببر... [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:19 ] [ رضاخطر ] لذت های زندگی بی شمارند امواج دريا، طلوع خورشيد، رقص برگ در خزان، خنديدن دوست... بخنديد ويكی از لذات زندگی را به دوستانتان هديه دهید... [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:18 ] [ رضاخطر ] واقعاً چه خبر داريم پشت اين لبخند عروسک (تن پوش)
چه غصه نان شبی پنهان است...
[ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:17 ] [ رضاخطر ]
از خدا می خواهم آنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهد
نه آنچه را که آرزو داری
زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:16 ] [ رضاخطر ] دست به دامن خدا که میشوم … چیزی آهسته درونم به صدا میآید که: نترس!
از باختن تا ساختن دوباره فاصلهای نیست..
[ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:13 ] [ رضاخطر ]
پروردگارا ...
مهارت مراقبت از آنچه را که به ما بخشیدهای در قلبمان بکار
زیرا ما در از دست دادن استاد شدهایم. [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:11 ] [ رضاخطر ]
هرکس بخواهد کاری را انجام دهد راهش را پیدا میکند و هر کس نخواهد کاری را انجام دهد، بهانهاش را.
حال راه را پیدا کردی یا بهانه را؟
[ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:8 ] [ رضاخطر ]
کاش ماه ، همیشه پشت ابر بماند نمی خواهم بدانم ، شب مهتاب ، بی من چه می کنی [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:2 ] [ رضاخطر ]
مـن امتـحان کـرده ام ! آدم پـیــــــر می شود ! وقتــــی عزیزش را صــدا می زنـد و جـوابـــــی نمـی شـنـود [ یک شنبه 26 آبان 1392
] [ 22:1 ] [ رضاخطر ]
یادت هست ، خیالت هست ، خاطراتت هست
نمی آیی ؟ [ جمعه 24 آبان 1392
] [ 15:26 ] [ رضاخطر ] درد مــن تــنـهـایـی ام نــیـسـت...
[ جمعه 24 آبان 1392
] [ 15:23 ] [ رضاخطر ]
[ جمعه 24 آبان 1392
] [ 15:1 ] [ رضاخطر ]
|
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |