|
آدم ها زود پشیمان میشوند !
گاهی از گفته هایشان ،
گاهی از نگفته هایشان ،
گاهی از گفتن نگفتنی هایشان و
گاهی هم از نگفتن گفتنی هایشان !
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 11:10 ] [ رضاخطر ] ﻧﺴﻠﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ،
ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﻢ ..
ﻭ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭﯾﻢ !
ﭼﻮﻥ ..
ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺷﺐ، ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ..
ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﺗﺮ ﺍﺯ " ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ " ﺭﻭﺯﻫﺎﻣﻮﻧﻪ !
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 11:8 ] [ رضاخطر ] دلتنگی فقط یک اسم مستعار است برای تمام حس هایی که اسمشان را نمی دانیم و هر کدامشان برای خود یک دلتنگی اند . . .
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 1:39 ] [ رضاخطر ] اینجا فقط مترسک ها شبیه آدمها هستند:
آرام...
صبور....
با آغوش باز.....
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 1:33 ] [ رضاخطر ] گفت: حالت را نمی پرسم چون می دانم خوبی، ...
عکس هایت همه با لبخندند !!
نمی دانست عکاس که می گوید سیب،
من یاد حماقت آدم و حوا می افتم ...
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 1:21 ] [ رضاخطر ] چه فرقی دارد [ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 1:18 ] [ رضاخطر ] خاطــ ــ ــ ــ ــرات " هر چه " شـــــیرین تر " باشند . . .
بعد ها از " تلخـ ـی " ،
" گلو یــ ـ ـت " را بیشتر می سوزانند . . .
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 1:15 ] [ رضاخطر ] خـدایــا مـرا ڪہ آفریدے گارانـتـے هم داشتم ؟؟!!!
قلبــم از ڪـار افـتاده !!!
[ شنبه 19 مرداد 1392
] [ 1:7 ] [ رضاخطر ] از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت
و از روی بعضی از آدمها باید جریمه نوشت
با بعضی از آدمها هیچوقت تکلیف ما روشن نیست
بعضی از آدمها را باید چندبار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم
و بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت
[ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 13:24 ] [ رضاخطر ] وقتی خاطره های آدم زیاد میشه ؛
دیوار اتاقشون پر عکس میشه !
اما . . .
همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی...!
![]() [ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 13:16 ] [ رضاخطر ] تنهايي ريشه ي تمامي گناهان و دردهاست , چوپان را " تنهايي " دروغگو كرد.......
[ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 13:15 ] [ رضاخطر ] دوستان واقعي هرطور بتوانند به اندازه هم درمي آيند.... بيشترهايشان را به رخ كمترهاي ديگري نميكشند...... دوستان واقعي هم اندازه اند.... باور كن...!!!!!
[ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 13:11 ] [ رضاخطر ] دلتنگي چيز عجيبيست; آدم را آرام آرام نا آرام ميكند...
[ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 11:32 ] [ رضاخطر ] وشبختی یعنی در خاطر کسی ماندگاری که لحظه های نبودنت را با تمام دنیا معامله نمیکند . .
[ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 11:31 ] [ رضاخطر ] تو مرا یاد کنی یا نکنی.. باورت گر بشود، گر نشود... حرفی نیست...... اما............ نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست.
[ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 11:29 ] [ رضاخطر ]
تنها که باشی
شطرنج در تمام زندگی ات رسوخ می کند.. تا یادت بماند هرگز پایت را از بی کسی هایت دراز تر نکنی.. شطرنج یعنی
طوری محاصره می شوی که با هر قدم خودت را یکبار از دست می دهی.. باور کن.. ![]() [ جمعه 18 مرداد 1392
] [ 11:28 ] [ رضاخطر ] [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 21:33 ] [ رضاخطر ] [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 21:32 ] [ رضاخطر ] [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 21:31 ] [ رضاخطر ] [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 21:28 ] [ رضاخطر ] [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 21:27 ] [ رضاخطر ] [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 21:26 ] [ رضاخطر ] امشب ديگه پست نميزارم ديگه حالي نموند بنويسم امشبو آروم سكوت ميكنم وحرفي نميزنم ولي بچه ها بعد اين همه مدت كه اين همه حرفاي دلمو بهتون گفتم ازتون ميخوام اگه يه روزي مادر شديد يا پدر شديد گذشتتونو فراموش نكنيد يادتون نره يه روزم شما جوون بوديد اكثرتون به عشقتون نرسيديد ازتون ميخوام هيچ وقت بچه هاتونو به زور وادار به كاري نكنيد شايد اگه اين پدرومادرهاي ....نبودن الان منم كنارعشقم بودم ولي نميدونم چه حسي داره تلقين كردن و به زور كاري كردن نميدونم تو اين دنيا آق پدرومادر غريبان بچه ها ميشه اما نميدونم مالا ما چي ميشه يه روز ميرسه كه اوناهم پشيمون ميشن وقتي كه ديگه زندگي چندين نفرو تباه كردن هيچ وقت باعث نشيد دل بچه هاتون ازتون رنجيده باشه كاش اونا هم ميفهميدن كه بچشون دل داره احساسات داره حق انتخاب داره اما... خوبه حداقل پدرومادر من اونطوري نيست ازاين لحاظ شانس با من بود! نميدونم چي بگم دلم خيلي پره بغضم پره چشام پره خيلي دلم تنگه واسه همه چي بچه ها ازمن كه گذشت ولي دعا كنيد و هميشه كمك كنيد عاشقا بهم برسن من خودم خيلي امتحان كردم به خيلي ها كمك كردم بهم برسن ورسيدن ولي خودم نتونستم برسم به عشقم ببخشيد اگه امشبو چرت وپرت گفتم وحوصلتونو سربردم حالم خوب نبود اومداينجا! بعدا براتون مطالب بازم ميزارم دوست دار همه عاشقا رضاk [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 1:51 ] [ رضاخطر ]
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 1:10 ] [ رضاخطر ] در قرن ما تعریف عشق
گره خوردن تن هاست نه پیوند قلبها! باید تن دهی تا نشان دهی عاشقی... ![]() [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 1:8 ] [ رضاخطر ] " آهسته " . . .
بیا. . . چیزی هم . . . " ننویس " !. . . " Like " . . . را هم فشار نده. . . همان كه. . . " بخوانی ". . . بس است . . . لعنتی . . . من به " بیمحلی های تو ". . . عادت دارم . . .!! ![]() [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 1:8 ] [ رضاخطر ] خدا تو ديگه چرا؟ حتما بايد اونارو به روخم ميكشيدي؟ يعني من اندازه اونا لياقت نداشتم؟ يعني انقدر بي ارزش بودم؟ خداهيچ ميدوني ديگه خيلي وقته صدامو نميشنوي؟ يعني منو فراموش كردي؟ من كه ميگم خدا هيچ كسو فراموش نميكنه الان بگم خدامنو فراموش كرده؟ خدا ميبيني منو؟ كي جوابمو خواهي داد؟ خدا ديگه كم آوردم هر دفعه ميگم كم آوردم ولي هر بار بيشتر از قبل داغون ميشم نميدونم ميبيني يا نه اما ديگه نميتونم با... [ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 14:52 ] [ رضاخطر ] [ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 1:22 ] [ رضاخطر ] [ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 1:20 ] [ رضاخطر ] [ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 1:18 ] [ رضاخطر ] |
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |